اولین مهندسی اروپایی ها، تجزیه و تصاحب یک سرزمین (بخش ۹)
ادامه (بخش ۸)
ورود الکل به فرهنگ عرفانی
در اکثر تحقیقات اولیه تاریخی، نشان میدهد که بومیهای آمریکا هیچ اطلاعی از تهیه (نوشیدنیهای الکلی) در فرهنگشان را نداشتند. همچنین از الکل طبی هم که (زکریای رازی) در ایرانِ پارس که کاشف آن بود هم کلا هیچ اطلاعی نداشتند؛ هر چند که سفید پوستان اروپایی هم هیچ شناختی بر الکل طبی نداشتند. در نخست، اکثر بومیان درمقابل پیشنهاد اروپاییان برای مصرف الکل نوشیدنیِ آن زمان، با انزجار برخورد نموده و با بدگمانی نسبت به مصرف از الکل واکنش نشان دادند. در کل بومیان مستی را «حقارت آمیز برای مردان خردمند» توصیف می نمودند. همچنین معتقد بودند، آن کسانی که ماده نوشیدنی الکل را عرضه میکردند، هدفی منفی در ذهن خود داشته. زیرا با مشاهده اعمال سفید پوستان، به این باور بودند که مصرف الکل برای هوش و تمرکز بر زندگی، توام با بی حرمتی به خود و دیگران بوده؛ و انسانها را نادان می نماید.
هنگامی که اروپایی ها آغاز به تهیه مقادیر فراوانی از عرقِ مقطر و همچنین شراب برای بومیان نمودند، بومیان با مصرف الکل، توان و زمان بسیار کمی برای سازگاری و یا توسعه زندگی روزمره اجتماعی خود را داشتند؛ که سابقاً با هماهنگی بین طایفه ایی صورت می گرفت. معامله گران اروپایی ، اغلب بجای پول از الکل با درصد بسیار بالا در مبادله خودشان با عشایرِ بومی استفاده می کردند. بطور مثال الکل را با پوست حیوانات و سایر مواد و منابع طبیعی؛ که بومیان در دسترس داشتند معاوضه می کردند. اروپایی ها همچنین دریافتند که با عطا کردن الکلِ رایگان به بومیان، در حین ملاقاتهای شان؛ به بومیان مزیت مشخصی در طول مذاکرات را هم می دادند. هر چند که بر حسب نگاشته های دست نوشته بایگانی شده در موزه های امروزی، که قید شده است، (که مسمومیت های شدیدی ناشی از الکل در میان استعمارگران اروپایی ، بر خلاف مردم بومی بی تجربه، رایج بوده).
اگر از بُعد استاندارد های دنیای امروزه غرب بنگریم، به روشنی نمایان است که ریشههای مشکلات مرتبط با الکل در میان بسیاری از جوامع کوچک و منزوی شده بومیان در آمریکای امروزی، به سیاستهای استعماری و (پسا استعماری) برمی گردد. در ابتدا، واکنش بومیان آمریکا به الکل به شدت تحت تأثیر شهرک نشینان سفیدپوست بود، که بومیان در حالت مستی به طور نیاراسته مشروباتی مینوشیدند؛ و با وجود ویژه گی های شخصیتِ طبیعی ـ معنوی؛ از خود رفتارهای غیرقابل فهم و شعور نشان می دادند. انگیزه اینکه، تنها علتی که سفید پوستان از نوشیدن بومیان وحشت داشتند، نوع (دیدگاه آزادانه) بومیان و روش زندگی روحی ـ عرفانی آنان بود. زیرا اشخاصی که بطور طبیعی شاد، عمیق و معنوی زندگی می کنند، با مصرف نوشیدنی الکی، در حقیقت دچار مسمومیت قرار می گیرند و بی اختیار آن روحیهِ طبیعی و آزاد اندیشی درونی خود را نشان می دهند. همان روحیه ایی که برای سفید پوستان هنوز پدیده ناشناخته فرا طبیعی محسوب می شود.
سفید پوستان همچنین عمداً مشروبات الکلی را بر بومیان تحمیل می نموند، زیرا الکل یک کالای تجاری بسیار سود آور برای سفیدپوستان اروپایی بود. علاوه بر این، الکل به عنوان ابزار «دیپلماسی» در معاملات رسمی بین مقامات و بومیان مورد استفاده قرار می گرفت.
…ادامه در(بخش ۱۰)