غم عشق

─═हई غم عشق ईह═─

 

آیا درد عشق، غم عشق است؟

عشق یا اَشغ: (واژهٔ ایران باستان یا اوستایی)،که به تنهایی فقط یک واژه بی مصرف می باشد، و بتنهایی (منفرد) نمی توان آن را درک نمود؛ و عشق در یک موجود منفرد وجود خارجی ندارد.

از دیرینه، در سرزمین هایی همچو ایران، (غم عشق) یا (درد عشق) در ادبیات و فرهنگ فارسی،  بارها در اشعار شعرای عتیق در قالبهای مختلف  باز گو شده است. در این راستا و در غرب بر روی این پدیده، (از دید ناشناخته)، تحقیقات علمی میدانی انجام شده است. بنابر تحقیقات چند دانشگاه در غرب، اثبات شده؛ که طبیعی است انسان در عشق ناخوش شود. نتایج مصاحبه های میدانی مذکور گویای این است، برای اینکه این واقعه روی دهد، حتما نیازی نیست که شخص در یک رابطه احساساتی ناسالم قرار گیرد. با وجود پژوهشهای نامبرده، در واقع روابط احساساتی سالم نیز اکثر اوقات نگرانی دردناکی را به همراه دارد. در نتیجه توجه عمیق از یک شخص به شخص دیگری، از درد عاطفی به درد فیزیکی متحول می شود.

(غم یا درد عشق) فراتر از شنیده شدن کلام ِ مهرانگیز است. همچنین والاتر از یک مهر ورزی عامی می باشد.(غم عشق) در مورد احساس درونیِ یک شخصی به دیگری می باشد. حال چه شریک زندگی باشد، چه در شُرُفِ شراکت باشد؛ و بیان عشق اهمیت بسزایی دارد. این احساسات متوالی نشان دهنده ارتباط عاطفی – روحی شما به شخص مورد نظرتان می باشد. بر حسب تحقیقات تخصصی و مصاحبه های میدانی،  (درد و غم عشقِ ناب)، بیشتر شبیه به درد «آدرنالین» می باشد.

شایان ذکر است، آدرنالین با نام دیگر (اپی‌نفرین) یک هورمون و انتقال دهنده عصبی از دسته (کاتکول‌ آمین‌های) درون ساز است. این ماده باعث افزایش ضربان قلب، انقباض عروق و انبساط راه‌های هوایی شده و در بروز واکنش جنگ و گریز سیستم عصبی خوشایند مؤثر است. این هورمون معمولاً در مواقعی که فرد هیجان بالا را تجربه می‌کند در بدن ترشح می‌شود.

در طول پژوهشهایم، بدین واقعیت دست یافتم که (غم عشق)، شبیه احساس آرامشی است که پس از دریافت یک آغوش فیزیکی (روح و جسم)، که همزمان نیاز به توجه معنوی پیدا می کند؛ و در شخص نیاز عطش روحی می آفریند.

در دیگر تحقیقات، مشخص شده که (غم عشق)، از رنج روحی به درد جسمی انتقال پیدا می کند، و نمی تواند منفی تفسیر شود.  در این قبال، اکثر مقاله های پژوهشی را که بررسی می نمودم، با این تشریح مواجه شدم، که (غم عشق) را به بعد از شکست عشقی عامی پیوند داده اند؛ که این بخودی خود تعبیر صحیحی نمی باشد.

اگر بخواهیم از دید واقع‌گرایانه بر این مبحث بنگریم، در اصل احساسات درونی زوج باید در آرامش و تامل با (عشق روحی) شکل گرفته باشد.  به این معنی که هر دو شخص بدور از شتابزدگی، علاقه های سطحی یا سهل انگارانه؛ با «بلوغ فکری» در (عشق روحی) ؛ تکامل یافته باشند.  آنگاه، ریشهِ روحی تعشق به آن حد عمیق اعتماد بخودشان رسیده باشد، که در آنها تغییر ایجاد نماید. بدین شکل که «نیاز مجدد» هردو در نزدیکی، و در کنار یکدیگر شدت یافته، که سرانجام به (غم عشق) متحول شده است.

در لابلای اکثر اشعار از حضرات: فردوسی توسی، مولانا بلخی، شمس تبریزی، خَیّام نیشابوری، حافظ شیرازی و بسیاری دیگر از سخنوران نامدار، که پایه گذار فرهنگ و ادبیات ایران می باشند؛ هر یک بطور جداگانه به (عشق روحی و غم عشق) اشاره ایی  نموده اند.

در این خصوص، با وجود عمق (عشق روحی) و سرشت آن، (عشق عرفانی) نیز تولد یافته است.

اشعار انتخابی ذیل، چکیده های از نمونه شاعران بنیان گذار فرهنگ و ادبیات ایران زمین می باشند؛ که به گونه ایی روشن به (غم عشق) اشاره هایی داشته اند.

─═हई       ईह═─

سعدی:

غم عشق آمد و غم‌های دگر پاک ببرد     سوزنی باید کز پای برآرد خاری

رودکی:

گر کند یاریی مرا به غم عشق آن صنم     بتواند زدود زین دل غم خواره زنگ غم

مولانا:

گر از غم عشق عار داریم     پس ما به جهان چه کار داریم

─═हई       ईह═─

در اساس، پدیده عشق با طبیعت این کره خاکی آمیخته شده است. هر چقدر به تامل و نگاشته های شعرای ایرانی  می پردازیم،  مکاشفه‌مان به (غم عشق) درخشنده تر می شود. در این باب، عشق در هر جانداری، غیر از انسان هم به اشکال گوناگون  خودش را نشان می‌دهد. و این پدیده طبیعی به همان (اکوسیستم یا بوم سازگان)  مرتبط می باشد.

در انتها قید شود، که در بین مخلوقات دیگر هم، عشق رابطه «مزدوج» شگفت انگیزی در بر دارد؛ که با طبیعت این کره خاکی یکی می باشد. در بین جانداران «وحش»، بطور مثال روباه، اگر روباهِ ماده از دنیا برود، روباهِ نر هرگز شریک دیگری برای ادامه زندگی خود انتخاب نمی‌کند. همچنین عقاب‌ها که تک همسرند، و جفت خود را برای زندگی تا پایان عمر انتخاب می‌کنند.

نیازی به یادگیری زبان پرندگان نیست، که حس مشترک آنان را با «غم عشقِ» انسان مقایسه نماییم. تا زمانی که ما انسانها  با این خاک زمین یکی باشیم، و شاهد آفریدگار هستی هم باشیم، براحتی می توانیم هسته (عشق روحی) را در دل جانا بکاریم

❀✦•┈┈❁ مدرس ❁┈┈•✦❀

 

 

 

 

مدرس - سوری وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید