از اروپا تا آمریکا – از آشویتس تا غزه: بخش دوم
نگرشی چند بُعدی به جنایت های غیر بشری صهیونیسم، در سرزمین های اشغالی فلسطین
مقاله پژوهشی که در پیش روی دارید، حاصل «تحقیقات فشرده» و گردآوری علمی – آکادمی می باشد، که بر حسب مباحث، مطالعات و منابع تاریخی نگاشته شده است. این مقاله از انگلیسی به فارسی ترجمه شده است. در بخش آخر این مقاله، فهرست منابع مطالعاتی را مشاهده خواهید نمود
بخش دوم
از آشویتس تا غزه
در اروپا، با وضعیت بسیار بد اقتصادی و اجتماعی وقت، بین (۱۲۶۰ تا ۱۲۸۲ شمسی) برخی از یهودیان اروپای شرقی و غربی ، و با بودجه صهیونیست های بانکدار، برای کشاورزی؛ اولین موج «آليه» (صعود يا طلوع، مهاجرت به اسرائیل) به سرزمین فلسطین را آغاز نمودند. اما نقشه آنطور که آنها فکر می کردند پیش نرفت. با این حال، سازمان خانواده روچیلد به جنبش فرقه صهیونیستی و با خرید شهرک های بزرگ جدید کمک کرد. پس از چند سال، مردم فلسطین که قبلاً در آنجا زندگی می کردند، تجربه نمودند که آن یهودیان تازه وارد، رفتاری خصمانه و نه دوستانه دارند. از همان لحظه بود که فلسطینی ها متوجه شدند که چه تفاوت هایی بین یهودیان و دسته صهیونیست ها وجود دارد.
یکی از خانواده های ثروتمند یهودی، اشکنازی (به معنای آلمانی) که هنوز در اروپا باقی مانده بود، خانواده روچیلد نام داشت. به خصوص از دهه ۱۰۷۹ ش. تا جنگ جهانی دوم، بریتانیا به هر نقطه از جهان می رفت و هر سرزمین یا جزیره ای را که دوست داشت تصاحب می کرد. در سال ۱۲۹۶ ش.، در بین اکثر رهبران قدرتمند اروپایی، که همیشه آرزو داشتند تمام دنیا را برای خود داشته باشند. برخی از بانکداران یهودی، ایدئولوژی یهودی – صهیونیسم را ایجاد کردند. آنها به زندگی از دیدگاه های مختلف، و به دور از سایر اعتقادات دیگر یهودیان نگاه می کردند. در دهه ذکر شده، خاورمیانه و غرب آسیا برای اروپا حیاط سرزمین هیچکس به حساب می آمد. فقط «آن زمین را غصب کنید»، قبل از اینکه کسی دیگری آن را تصاحب کند. مشابه این، اقداماتی را پادشاهی روسیه، امپراتوری عثمانی و بریتانیا بر ایران انجام دادند.
اگر ما واضح تر به موارد بنگریم، در می یابیم که طبق یافته های باستان شناسی و تاریخی، در مصر، ایران، سوریه و بقیه خاورمیانه که کمتر از ۴۰۰ سال را نشان می دهد، یهودیان از آن رنج می برند. یهودیان همچنین به دلیل اعتقادات مذهبی و سبک زندگی فرهنگی خود به عنوان برده اسیر شده اند. از جنگ بزرگ اروپا به نام جنگ جهانی اول تا جنگ دوم، یهودیان در اروپا دوباره قربانی شدند. اگر نگاه دقیق تری به اروپای قبل از جنگ جهانی دوم بیندازیم. شاهد گرسنگی، فقر و تمایل به رفتن به آمریکا هستیم.
بعد از اتمام جنگ اول اروپا که با توافق پیمان صلح ورسای انجامید. آلمان به ناچار با پرداخت غرامتی به متفقین برای ایجاد تمامی آسیبها و خسارات دوران جنگ را می پذیرفت، که مبلغ این خسارت در سال ۱۳۰۰ ش.، ۳۱/۴ میلیارد دلار آمریکا ؛ معادل ۴۴۲ میلیارد دلار آمریکا در سال ۱۴۰۰ ش. تخمین زده شد. آلمان به طور جدی به زانو در آمد و رکود ملی کل جمعیت آلمان را فرا گرفت. تعداد خودکشی های ناشی از فقر به اوج خود رسیده بود. آلمانی ها از اسکناس های سوزاننده برای گرم کردن خانه و حتی آشپزی استفاده می کردند. در واقع آلمان خشم خود را نسبت به انگلیس و به ویژه فرانسه از درون حفظ کرد. زیرا این رهبران اروپایی بودند که راهبری قوانین سیاست را آماده کردند. بیشتر رهبران بانکداران مذکور یهودی بودند. با گذشت زمان و با این نوع خشم ملی، «آدولف هیتلر ناشناخته» از سایه بیرون آمد. با ایدئولوژی افراطی ناسیونالیسم و تبعیض نژادی برای کل اروپا.
آدولفوس هیدلر (در شناسنامه)، یا آدولف هیتلر، در کودکی با اختلال جدی پرخاشگرانه یا اختلال انفجاری متناوب، آی. اِ. دی (فریادهای تکانشی، جیغ زدن یا سرزنش بیش از حد ناشی از رویدادهای نسبتاً بیاهمیت) بزرگ شد. در طول مدت تا زمانی که او ۱۸ ساله شد، خانواده خود را از دست داد که باعث افسردگی او شد و بیشتر وقت خود را در قبرستان سپری کرد. در این شرایط، اختلال هسته دار به حالت خفته می رود، اما از بین نمی رود. هیتلر شکست خورده فقیر که در زندان بسر می برد، اولین کتاب خود را به نام “مبارزه من” را نوشت، هیتلر با چاپ و فروش کتابش میلیونر شد.
تأثیر اختلال: انفجاری- روانی (اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی و روانپریشی) رایش سوم، پس از رایش اول روم، به آلمان ها و دیگر سرزمین های اروپا منتقل شد. آلمان ها گرسنه، افسرده، تحقیر شده؛ آماده انجام هر اقدام جدیدی برای زنده ماندن بودند. درست قبل از شروع جنگ، بسیاری از یهودیان اروپای شرقی در شهرها یا روستاهای عمدتاً یهودی زندگی می کردند.
یهودیان اروپای شرقی به عنوان یک اقلیت زندگی جداگانه ای داشتند. دولت های فاشیستی با دیدگاههای جدید نژاد پرستی متولد شدند. با گذشت زمان، دولت کشور مستقل کرواسی، که بعدها با تلاش آخرین پادشاه صرب در سال ۱۳۰۸ ش. یوگسلاوی نام گرفت. پادشاه مذکور در سال ۱۳۱۳ ش. در فرانسه کشته شد. در نتیجه یوگسلاوی دست نشانده آلمان نازی شد … ادامه در بخش سوم